ی بار با بروبچ اتاق تو خوابگاه صدف دانشگاه بیرجند نشسته بودیم داشتیم هرکدوم واسه عید قربان تا غدیر نقشه میکشیدیم بریم خونه هامون تو همین فکرا بودیم ک سهیلا(رفیقم) بهم گفت ک خنگول زنگ بزن ترمینال مشد بگو ک سرویسای مشهد - اصفهان کیا داره ک من بیام مشد بعد برم خونه؟(اصفهانی بود) آقا مایم زنگیدیم دفه اول بر نداش داشتیم مسخره بازی میکردیم ک دوباره گرفتم گوشیمم دور گرفته بودم چرندیات میگفتم ناسَن(واژه ای مشدی ب معنای یکهو) ی صدای الو الو بگوشم رسیدم منک هل شده بودم زود گوشیمو جواب دادم
من: سلام
اپراتور: سلام خانم
من: ببخشید سرویس مش مش مش ..... ه..ه ..ه(قهقهه)
قط کردم
کل اتاق منفجر شد. تا دلم خواست بشون فش دادم ک چرا ادامو درمیارین ک من نتونم بگم
دوباره زنگیدم اینبار دادم به آسی (رفیقم)
آسی: سلام
اپراتور: سلام بفرمایید
آسی : ببخشید سرویس مشد- اصفهان ..ه..ه...ه
اپراتور: خانم میخوان شما اول خندهاتونو بکنید بعدا زنگ بزنید
آسی: ن تو بگو؟ه...ه...ه...
هیچی دیگ فقط اتاق رف رو هوا. ولی اپراتور آدم باشخصیتی بود جوابمونو داد