لالا لالا، گل لاله
نکن گریه، نکن ناله
شبی سرد است و مهتابی
چرا گریان و بی تابی
برایت قصه ها گفتم
چرا امشب نمی خوابی
لالا، جانان من، لالا
گل باران من، لالا
علی (ع) از بعد پیغمبر (ص)
برای مؤمنان رهبر
علی (ع) شیر خدا، لالا
علی (ع) مشگل گشا، لالا
شب تاریک نان می برد
برای بچه ها، لالا
التماس دعا
امشب شب قدره
شبی که در ان تمام یکسال آینده انسان نوشته میشه
همش دست خودته ک بخوای ب عرش بری یا ب فرش
تمام درای آسمون بازه
خدا با آغوش باز تمامی بنده هاشو صدامیکنه
واسش هم نیس تو سیاهی، فیدی، سرخی، زردی
واسش مهم نیس تو تا دیشب چکاره بودی
فقط اگ امشب بری دم در خونش جوابتو با روی باز میده
و برات بهترینا رو میخواد
.
.
.
هرکس امشب ب معشوقش رسید واسه منم دعا کنه
یادش بخیر بچگی هرچی چرندیات بود می خوندیم اصلا برامون مهم نبود چی هس چی میگیم...
به عنوان مثال:
یادش بخیر اون روزا بستنی داشتیم
بستنیمون شیرین بود مشتری داشتیم
مشتریمون کچل بود دوسش نداشتیم
اصلا هیچکدمش بهم نمیخوره
یا اینکه:
چام چام چام
آدا مادا پیتیته
لی لی گاتیده
آ مِرو
شهر هِلو
پِ شادی
شهر شادی
کوهستان پارک بازی
خیلی واضحه ک اون زمان بچه ها با فضاییا سرکار داشتن
اینم ی شعر طنز دسته اول از سعید طلایی در گردهمایی شاعران با آقا- نیمه ماه رمضان 1393
فکرم همهجا هست، ولی پیش خدا نیست
سجاده زردوز، که محراب دعا نیست
گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟
اندیشه سیّال من ای دوست! کجا نیست؟!
از شدت اخلاص من، عالم شده حیران
تعریف نباشد، ابداً قصد ریا نیست!
از کمّیتِ کار که هر روز سه وعده
از کیفیتش نیز همین بس، که قضا نیست
یکذره فقط کُندتر از سرعت نور است
هر رکعتِ من حائز عنوان جهانی است!
این سجده سهو است؟ و یا رکعت آخر؟
چندی است که این حافظه در خدمت ما نیست
ای دلبر من! تا غم وام است و تورم
محراب به یاد خم ابروی شما نیست
بیدغدغه یک سجده راحت نتوان کرد
تا فکر من از قسط عقبمانده جدا نیست
هر سکه که دادند دو تا سکه گرفتند
گفتند که این بهره بانکی است، ربا نیست!
از بس که پی نیم وجب نان حلالیم
در سجده ما رونق اگر هست، صفا نیست
بهبه، چه نمازیست! همین است که گویند
راه شعرا دور ز راه عرفا نیست!
آقا فرمودند: «خیلی خوب بود. خدا انشاءالله این نماز را از شما قبول کند!»
ما اینیم دیگه همچی آپیم